پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

دختر من

بولینگ عبدل

دخترم رو بردیم بولینگ عبدل ..کلی کلی بهت خوش گذشت ..هر بازی رو دو بار سوار شدی ...دیگه خاله مهتاب خسته شد بهت گفت پارمیس بریم دیگه....گفتی خاله هنوز مزشو نفهمیدم آخه ......شب که برگشتیم خونه کلی خسته شده بودی لباسات رو درآوردی هرکدوم یه گوشه رفتی رو مبل لم دادی گفتی مامان خیلی خستم ...بهت گفتم اگه خسته ای دخترم خودم لباساتو جمع کنم تو بخواب ...یه دفعه گفتی  اگه دلت درد میکنه خودم جنع کنم مامانی...گفتم نه تو استراحت کن از جات پا شدی اومدی کمکم ...کلی باهم تعارف تیکه پاره کردیم ...
10 بهمن 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر من می باشد